سروشسروش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

سروش کوچولوی دوست داشتنی

خواب

سروش وقتی تنها می مونه خونه ما و خوابش می گیره، مثل یه آقا میاد رو پای عمه می خوابه با گوشی عمه حسنی گوش می ده، وقتی هم خیلی خوابش می گیره، گوشی رو میده به من که خاموشش کنم و می خوابه اینها رو که به مامانش تعریف کردم، کلی تعجب کرد و ازم خواست تا اینها رو تو وبلاگم بنویسم، چون خودش تا حالا به این راحتی بچه اش رو نخوابونده چند روز پیش هم که سروش و باباش اومدن خونه ما، سروش خوابید و من این عکسارو با عروسکای خودم ازش گرفتم،البته بعدش مامان سروش هم اومد. بعد که سروش بیدار شد، یه کم با عروسکها بازی کرد، ولی زود خسته شد و رفت سراغ کره زمینی که از بچگی باباش مونده بود یعنی میدونست اینها دخترونه ان ...
28 مهر 1392

یه پسر خوب

دیروز مامان سروش میخواست به خاطر یه کسالت کوچولو بره دکتر.از من خواست تا برمیگرده برم خونه شون پیش سروش جون. اولش سروش خواب بود بعد از چند دقیقه بیدار شد و وقتی منو بالا سرش دید با اون زبون شیرشنش گفت عمه!!! مامانش البته خیلی تو مطب توی نوبت نشسته بود و تقریبا 4 ساعت طول کشید تا برگرده. اما سروش اینقدر پسر خوبی بود که من و مامانیش اصلا خسته نشدیم. وقتی بیدار شد یه کم تو ماشینش نشست، بعد هم رفتیم خونه ی ما.سروش دلی از عزا در آورد،به همه سوراخ سمبه ها سرک کشید.پاک کن عمه رو گاز گرفت و جزوه هاش رو خط خطی کرد خودتون میتونین ببینین: اونکه تو دهنشه پاک کن عمه ست شب که ...
22 مهر 1392

روز جهانی کودک مبارک

  من و سروش میخوایم روز کودک رو به همه ی کودکان دنیا تبریک بگیم.بچه ها پاک ترین و زیباترین موجودات روی زمین هستند.کاش تو این روز قشنگ برای سلامتی همه بچه ها دعاکنیم: خدایا،کودکانمان را به تو میسپاریم،تنشان را همواره سالم و قلبشان را همواره آکنده از شادی و عشق بگردان . آمین.   اینم سروش که داره میگه: " بچه ها روزتون مبارک" !!!! البته به زبون خودش     ...
15 مهر 1392

درختکاری

جمعه که بابای سروش خونه بود،تصمیم گرفت یک کم به باغچه و گلدونهای تو حیاط برسه.البته آقاسروش از باباش جلوتر شروع به کار کرد ...
15 مهر 1392

پاییز

من عاشق فصل پاییز هستم.هرچند با شروع این فصل دانشگاهم شروع شده و کمتر وقت آزاد دارم.پاییز بوی زندگی میده،حضور و همهمه ی بچه ها موقع تعطیل شدن مدرسه،به خیابونهای شهر جون میده. همیشه این موقع سال دچار نوستالژی عجیبی میشم.خدایا برای همه ی بچه ها امکان تحصیل رو فراهم کن تا کسی از این لذت بی پایان بی بهره نمونه... اما از اوایل این فصل سروش جون خیلی ناآروم شده.همش با ما دعوا می کنه هی سرمون جیغ می کشه، اینجوری .البته عزیز دلم بد اخلاقش هم خوردنیه،عاشقشم مثلا می خواد چنگال بگیره خودش خربزه بخوره،مارو هم دعوا میکنه که ازش نگیریم یا تو پارک میخواد خودش تنها چرخ سواری کنه،به ما میگه عقب وایسید! میخ...
15 مهر 1392

مسافرت تابستونی سروش

چون عزیز دلمون عاشق آب بازیه همیشه سعی می کنیم جاهایی بریم که آب باشه تا تو حسابی بازی کنی البته تو بجز آب بازی میوه خوردن رو هم خیلی دوست داری و عادت داری میوه مامانت رو هم از دستش بگیری گشتن تو جنگل و بالا رفتن از درخت رو هم دوست داری... ولی انگار از این حیوون نجیب زیاد خوشت نیومده بود،شایدهم می ترسیدی،به هر حال دست صاحبش درد نکنه که اجازه داد با حیوونش عکس بگیریم. ...
7 مهر 1392

سفر

سروش جون از روز اول که به دنیا اومد خیلی بچه ی خوبی بود،واسه همین هم وقتیکه فقط سه ماهه بود همگی با هم رفتیم سفر.سروش تو سفر هم بچه ی خوبی بود.     ...
7 مهر 1392

کاشان

سروش کوچولو اردیبهشت 92 رفته بود کاشان که،از آبشار خیلی خوشش اومده بود.ما هم نشوندیمش کنار آبشار.     ...
7 مهر 1392

تولد علیزضا

چند روز پیش تولد علیرضا جون،نوه بزرگ خانواده بود.به همین مناسبت دور هم جمع شدیم و یه جشن کوچیک گرفتیم. خیلی خوش گذشت،الهی خاله فدات بشه علیرضا جون،ایشالا صدسال زنده باشی ...
7 مهر 1392